برگزاری مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان درسال۱۴۰۲

اخبار
0
مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان به شماره ثبت ۳۶۸ و با عنایت به آگهی دعوت شماره۲۲۲۱۸۶/ک/۰۲ مورخ ۱۴۰۲/۰۴/۲۸روز چهارشنبه مورخ ۱۴۰۲/۰۵/۱۸ با حضور اکثریت اعضاء هیات امنا در محل قانونی کانون تشکیل گردید. جلسه با تلاوت آیاتی چند از کلام الله مجید و…

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست ودوم

در سازماندهی نیروهای جهاد چه کار کردید؟ معمولا ۸۰ تا ۸۵ درصد ساختار نیروی انسانی گردان های مهندسی استان ها از نیروهای مردمی بودند و ۱۵ تا ۲۰ درصد بقیه را از نیروهای سازمانی جهاد استفاده می کردند. چون شورای مرکزی جهاد زنجان کاملا با ما هماهنگ بودند و حجت…

برگزاری مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان درسال۱۴۰۲

مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان به شماره ثبت ۳۶۸ و با عنایت به آگهی دعوت شماره۲۲۲۱۸۶/ک/۰۲ مورخ ۱۴۰۲/۰۴/۲۸روز چهارشنبه مورخ ۱۴۰۲/۰۵/۱۸ با حضور اکثریت اعضاء هیات امنا در محل قانونی کانون تشکیل گردید.
جلسه با تلاوت آیاتی چند از کلام الله مجید و سرود ملی جمهوری اسلامی ایران و عرض خیر مقدم توسط سردار حاج احمد پیری رئیس محترم هیئت مدیره کانون استان به اعضای محترم هیئت امنا آغاز و سپس با انتخاب اعضای هیئت رئیسه جلسه رسمیت یافت و آقایان چنگیز خسروی به عنوان رئیس ، مهدی اشراقی به عنوان منشی و فرهاد شایگان به عنوان ناظر انتخاب شدند .در ادامه طبق دستور جلسه گزارش مبسوطی درخصوص عملکرد سال ۱۴۰۱توسط مدیر عامل کانون استان و گزارش صورت های مالی کانون ، پس از استماع بازرس قانونی ، مورد تصویب قرار گرفت .بر اساس رای و نظر اعضای محترم حاضر در مجمع آقایان احمد پیری ، عباس امندی مسکن و غلامرضا رمضانی به عنوان اعضای اصلی و آقای مهدی اشراقی بعنوان عضو علی البدل دوره ی هشتم هیات مدیره به مدت ۲ سال انتخاب شدند.و همچنین آقایان جلیل باقری بعنوان بازرس اصلی و فرهاد شایگان بعنوان بازرس علی البدل کانون استان برای سال مالی۱۴۰۲ انتخاب شدند.ضمناً در اولین جلسه هیئت مدیره کانون استان آقای نادر مقدم به مدت۲ سال بعنوان مدیرعامل کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان انتخاب گردید.

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست ودوم

در سازماندهی نیروهای جهاد چه کار کردید؟

معمولا ۸۰ تا ۸۵ درصد ساختار نیروی انسانی گردان های مهندسی استان ها از نیروهای مردمی بودند و ۱۵ تا ۲۰ درصد بقیه را از نیروهای سازمانی جهاد استفاده می کردند. چون شورای مرکزی جهاد زنجان کاملا با ما هماهنگ بودند و حجت الاسلام شیخ محمود حسنی، مسئول دفتر نمایندگی ولی فقیه در جهاد، هم پدر جانباز و هم پدر رزمنده بودند، همه دست به دست هم دادند و با تفاهم کامل اعضای شورای مرکزی، کل نیروهای جهاد را در قالب یک گردان پشتیبانی – مهندسی سازمان دهی کردیم.
 چه کسانی در شورای مرکزی جهاد زنجان بودند؟

حاج آقا مهدیخانی و حاج آقا سیوانی بودند. یه مقطعی آقای حاج کرمی بودند، حاج آقا جلیل خانی و حاج آقا محمود حسنی هم بودند. در مقطعی مهندس ایرانی تبار هم آمدند. چهار نفر نیروهای شخصی و یک نفر روحانی به عنوان نماینده امام در جهاد، ساختار مناسبی را برای شورای مرکزی جهاد استان شکل داده بودند. با هماهنگی شورا، برای کل نیروهای جهاد استان و شهرستان های مربوطه، ماموریت چهل و پنج روزه تا یک ساله تعریف کردیم. یعنی اینکه فرمانده گردان چند ماه باید به منطقه برود؟ فرمانده دسته، اپراتورها و حتی روحانیون معزز چند ماه باید بروند؟
این جور تقسیم بندی شد، حکم هم زدند و برای هر کسی در قالب گردان مهندسی چند منظوره، وظایف و مسئولیت مشخص کردند؛ حتی سه نفر جانشین فرمانده گردان، شش هفت نفر فرمانده گروهان و سه نفر جانشین معاون عملیاتی تعیین کردند. این ساختار گردان در کل جهادهای کشور، بی نظیرترین ساختار سازمانی بود. وقتی می گوییم ۸۵ یا ۹۰ درصد نیروهای جهاد استان ما رزمنده بودند و حداقل یک بار، چهل و پنج روزه، سه ماهه یا شش ماهه به جبهه رفته اند، باور نمی کنند؛ یعنی تقریبا نظامی شدیم و امریه ها را رسما ابلاغ کردیم. این کار مزیت مهمی داشت؛ نیروهای ثابت اداری داشتیم که موظف به تمکین بودند. کسری نیروها را هم از نیروهای مردمی جبران می کردیم.

کمبود راننده های دستگاه های سنگین را چطور جبران می‌کردید؟

بعد از عملیات خیبر، نیاز به نیروهای مهندسی و اپراتور دستگاه های سنگین احساس شد. بدون وجود راننده ماهر دستگاه‌های لودر و بولدوزر یا تریلر، کار خاص و ویژه‌ای نمی‌توانستیم انجام دهیم . دیگر نیروهای تیم مهندسی مثل معمار ، قالب‌بند و آرماتور بند، در درجه اهمیت کمتری از اپراتورها قرار داشتند. آن‌ها نوک پیکان کارهای مهندسی بودند و در عملیات، نقش کلیدی به عهده داشتند. برای جبران کمبود اپراتور دستگاه های سنگین نیروهای جدید جذب کردیم و برای آموزش فرستادیم.

 چه برنامه‌ای برای آموزش این نیروهای مردمی داشتیم داشتید؟

آن‌ها را برای آموزش رسمی 45 روزه به لوشان اعزام می‌کردیم که قرارداد متمرکز کشوری در مرکز آموزش آنجا بسته شده بود. آن‌ها می‌رفتند و آموزش می‌دیدند . گواهینامه‌ی ‌ویژه‌ی اپراتوری دستگاه‌های مهندسی را می‌گرفتند و یک تعهد خدمت حداقل شش تا نه ماه هم می‌دادند. وقتی از آموزش برمی‌گشتند، سازماندهی شده و به مناطق جنگی اعزام می‌شدند . در آنجا هم اپراتوری لودر، بولدوزر و جرثقیل و دیگر دستگاه‌های مهندسی مورد نیاز در منطقه را انجام می‌دادند که بازخورد این کار به ‌شدت موفقیت ‌آمیز بود .در مقطعی، مسئولین استان به این نتیجه رسیدند که جایگاهی رسمی تحت عنوان ستاد پشتیبانی جنگ استان ، متشکل از دستگاه‌های درگیر با جنگ را تشکیل دهند. چون جهاد ،ستاد جذب کمک‌های مردمی داشت ، پای ثابت قضیه شد. سپاه ،ارتش ، نیروی انتظامی و هلال احمر هم درگیر کار بودند و در صورت نیاز، دستگاه‌های دیگر هم برای کمک می‌آمدند. از حاج جان‌نثار خواهش کردیم که بعد از چند سال دوری از خانواده ، وجود مشکلات زندگی و از بابت اینکه یک تنفسی هم باشد، به عقبه برگردند و عضو رسمی و نماینده عالی جهاد در ستاد پشتیبانی جنگ استان باشند.

برگزاری مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان درسال۱۴۰۲

مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان به شماره ثبت ۳۶۸ و با عنایت به آگهی دعوت شماره۲۲۲۱۸۶/ک/۰۲ مورخ ۱۴۰۲/۰۴/۲۸روز چهارشنبه مورخ ۱۴۰۲/۰۵/۱۸ با حضور…
Read More

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست ودوم

در سازماندهی نیروهای جهاد چه کار کردید؟ معمولا ۸۰ تا ۸۵ درصد ساختار نیروی انسانی گردان های مهندسی استان ها از نیروهای مردمی بودند و ۱۵ تا ۲۰ درصد بقیه…
Read More

برگزاری مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان درسال۱۴۰۲

بدون دیدگاه
مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان به شماره ثبت ۳۶۸ و با عنایت به آگهی دعوت شماره۲۲۲۱۸۶/ک/۰۲ مورخ ۱۴۰۲/۰۴/۲۸روز چهارشنبه مورخ ۱۴۰۲/۰۵/۱۸ با حضور…

This is a Sticky Post

برگزاری مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان درسال۱۴۰۲

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست ودوم

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست و یکم

This is a Sticky Post

برگزاری مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان درسال۱۴۰۲

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست ودوم

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست و یکم

This is a Sticky Post

برگزاری مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان درسال۱۴۰۲

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست ودوم

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست و یکم

This is a Sticky Post

برگزاری مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان درسال۱۴۰۲

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست ودوم

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست و یکم

This is a Sticky Post

برگزاری مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان درسال۱۴۰۲

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست ودوم

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست و یکم

This is a Sticky Post

برگزاری مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان درسال۱۴۰۲

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست ودوم

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست و یکم

This is a Sticky Post

برگزاری مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان درسال۱۴۰۲

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست ودوم

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست و یکم

This is a Sticky Post

برگزاری مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان درسال۱۴۰۲

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست ودوم

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست و یکم

This is a Sticky Post

برگزاری مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان درسال۱۴۰۲

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست ودوم

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست و یکم

This is a Sticky Post

برگزاری مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان درسال۱۴۰۲

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست ودوم

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست و یکم

This is a Sticky Post

برگزاری مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان درسال۱۴۰۲

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست ودوم

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست و یکم

This is a Sticky Post

برگزاری مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان درسال۱۴۰۲

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست ودوم

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست و یکم

This is a Sticky Post

برگزاری مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان درسال۱۴۰۲

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست ودوم

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست و یکم

This is a Sticky Post

برگزاری مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان درسال۱۴۰۲

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست ودوم

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست و یکم

This is a Sticky Post

برگزاری مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان درسال۱۴۰۲

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست ودوم

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست و یکم

This is a Sticky Post

برگزاری مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان درسال۱۴۰۲

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست ودوم

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست و یکم

This is a Sticky Post

برگزاری مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان درسال۱۴۰۲

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست ودوم

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست و یکم

This is a Sticky Post

برگزاری مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان درسال۱۴۰۲

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست ودوم

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست و یکم

This is a Sticky Post

برگزاری مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان درسال۱۴۰۲

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست ودوم

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیست و یکم

نخستین جلسه حضوری هم اندیشی مدیران محترم کانونهای سنگرسازان بی سنگر منطقه 4 کشور در زنجان

برگزاری مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان در سال 1401

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت بیستم

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت نوزدهم

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت هجدهم

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت هفدهم

خاطرات سردار جهادگر حاج احمد پیری- قسمت شانزدهم

This is default paragraph. Morbi sagittis sem quis lacinia faucibus, this is a text link orci ipsum gravida tortor, vel interdum mi sapien ut justo. Nulla varius consequat magna, id molestie ipsum volutpat quis. Suspendisse consectetur fringilla luctus. Fusce id mi diam, non ornare orci. Pellentesque ipsum erat, facilisis ut venenatis eu, sodales vel dolor. Suspendisse consectetur fringilla luctus.

Single line blockquote:

Stay hungry. Stay foolish.

Multi line blockquote with a cite reference:

People think focus means saying yes to the thing you’ve got to focus on. But that’s not what it means at all. It means saying no to the hundred other good ideas that there are. You have to pick carefully. I’m actually as proud of the things we haven’t done as the things I have done. Innovation is saying no to 1,000 things. Steve Jobs – Apple Worldwide Developers’ Conference, 1997

Unordered Lists (Nested)

  • List item one
    • List item one
      • List item one
      • List item two
      • List item three
      • List item four
    • List item two
    • List item three
    • List item four
  • List item two
  • List item three
  • List item four

Ordered Lists (Nested)

  1. List item one
    1. List item one
      1. List item one
      2. List item two
      3. List item three
      4. List item four
    2. List item two
    3. List item three
    4. List item four
  2. List item two
  3. List item three
  4. List item four

HTML Tags

These supported tags come from the WordPress.com code FAQ.

Abbreviation Tag

The abbreviation srsly stands for “seriously”.

Code Tag

You will learn later on in these tests that word-wrap: break-word; will be your best friend.

Preformatted Tag

This tag styles large blocks of code.

.post-title {
	margin: 0 0 5px;
	font-weight: bold;
	font-size: 38px;
	line-height: 1.2;
	and here's a line of some really, really, really, really long text, just to see how the PRE tag handles it and to find out how it overflows;
}

Strong Tag

This tag shows bold text.

Subscript Tag

Getting our science styling on with H2O, which should push the “2” down.

Superscript Tag

Still sticking with science and Isaac Newton’s E = MC2, which should lift the 2 up.

مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان به شماره ثبت ۳۶۸ و با عنایت به آگهی دعوت شماره۲۲۲۱۸۶/ک/۰۲ مورخ ۱۴۰۲/۰۴/۲۸روز چهارشنبه مورخ ۱۴۰۲/۰۵/۱۸ با حضور اکثریت اعضاء هیات امنا در محل قانونی کانون تشکیل گردید.
جلسه با تلاوت آیاتی چند از کلام الله مجید و سرود ملی جمهوری اسلامی ایران و عرض خیر مقدم توسط سردار حاج احمد پیری رئیس محترم هیئت مدیره کانون استان به اعضای محترم هیئت امنا آغاز و سپس با انتخاب اعضای هیئت رئیسه جلسه رسمیت یافت و آقایان چنگیز خسروی به عنوان رئیس ، مهدی اشراقی به عنوان منشی و فرهاد شایگان به عنوان ناظر انتخاب شدند .در ادامه طبق دستور جلسه گزارش مبسوطی درخصوص عملکرد سال ۱۴۰۱توسط مدیر عامل کانون استان و گزارش صورت های مالی کانون ، پس از استماع بازرس قانونی ، مورد تصویب قرار گرفت .بر اساس رای و نظر اعضای محترم حاضر در مجمع آقایان احمد پیری ، عباس امندی مسکن و غلامرضا رمضانی به عنوان اعضای اصلی و آقای مهدی اشراقی بعنوان عضو علی البدل دوره ی هشتم هیات مدیره به مدت ۲ سال انتخاب شدند.و همچنین آقایان جلیل باقری بعنوان بازرس اصلی و فرهاد شایگان بعنوان بازرس علی البدل کانون استان برای سال مالی۱۴۰۲ انتخاب شدند.ضمناً در اولین جلسه هیئت مدیره کانون استان آقای نادر مقدم به مدت۲ سال بعنوان مدیرعامل کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان انتخاب گردید.

در سازماندهی نیروهای جهاد چه کار کردید؟

معمولا ۸۰ تا ۸۵ درصد ساختار نیروی انسانی گردان های مهندسی استان ها از نیروهای مردمی بودند و ۱۵ تا ۲۰ درصد بقیه را از نیروهای سازمانی جهاد استفاده می کردند. چون شورای مرکزی جهاد زنجان کاملا با ما هماهنگ بودند و حجت الاسلام شیخ محمود حسنی، مسئول دفتر نمایندگی ولی فقیه در جهاد، هم پدر جانباز و هم پدر رزمنده بودند، همه دست به دست هم دادند و با تفاهم کامل اعضای شورای مرکزی، کل نیروهای جهاد را در قالب یک گردان پشتیبانی – مهندسی سازمان دهی کردیم.
 چه کسانی در شورای مرکزی جهاد زنجان بودند؟

حاج آقا مهدیخانی و حاج آقا سیوانی بودند. یه مقطعی آقای حاج کرمی بودند، حاج آقا جلیل خانی و حاج آقا محمود حسنی هم بودند. در مقطعی مهندس ایرانی تبار هم آمدند. چهار نفر نیروهای شخصی و یک نفر روحانی به عنوان نماینده امام در جهاد، ساختار مناسبی را برای شورای مرکزی جهاد استان شکل داده بودند. با هماهنگی شورا، برای کل نیروهای جهاد استان و شهرستان های مربوطه، ماموریت چهل و پنج روزه تا یک ساله تعریف کردیم. یعنی اینکه فرمانده گردان چند ماه باید به منطقه برود؟ فرمانده دسته، اپراتورها و حتی روحانیون معزز چند ماه باید بروند؟
این جور تقسیم بندی شد، حکم هم زدند و برای هر کسی در قالب گردان مهندسی چند منظوره، وظایف و مسئولیت مشخص کردند؛ حتی سه نفر جانشین فرمانده گردان، شش هفت نفر فرمانده گروهان و سه نفر جانشین معاون عملیاتی تعیین کردند. این ساختار گردان در کل جهادهای کشور، بی نظیرترین ساختار سازمانی بود. وقتی می گوییم ۸۵ یا ۹۰ درصد نیروهای جهاد استان ما رزمنده بودند و حداقل یک بار، چهل و پنج روزه، سه ماهه یا شش ماهه به جبهه رفته اند، باور نمی کنند؛ یعنی تقریبا نظامی شدیم و امریه ها را رسما ابلاغ کردیم. این کار مزیت مهمی داشت؛ نیروهای ثابت اداری داشتیم که موظف به تمکین بودند. کسری نیروها را هم از نیروهای مردمی جبران می کردیم.

کمبود راننده های دستگاه های سنگین را چطور جبران می‌کردید؟

بعد از عملیات خیبر، نیاز به نیروهای مهندسی و اپراتور دستگاه های سنگین احساس شد. بدون وجود راننده ماهر دستگاه‌های لودر و بولدوزر یا تریلر، کار خاص و ویژه‌ای نمی‌توانستیم انجام دهیم . دیگر نیروهای تیم مهندسی مثل معمار ، قالب‌بند و آرماتور بند، در درجه اهمیت کمتری از اپراتورها قرار داشتند. آن‌ها نوک پیکان کارهای مهندسی بودند و در عملیات، نقش کلیدی به عهده داشتند. برای جبران کمبود اپراتور دستگاه های سنگین نیروهای جدید جذب کردیم و برای آموزش فرستادیم.

 چه برنامه‌ای برای آموزش این نیروهای مردمی داشتیم داشتید؟

آن‌ها را برای آموزش رسمی 45 روزه به لوشان اعزام می‌کردیم که قرارداد متمرکز کشوری در مرکز آموزش آنجا بسته شده بود. آن‌ها می‌رفتند و آموزش می‌دیدند . گواهینامه‌ی ‌ویژه‌ی اپراتوری دستگاه‌های مهندسی را می‌گرفتند و یک تعهد خدمت حداقل شش تا نه ماه هم می‌دادند. وقتی از آموزش برمی‌گشتند، سازماندهی شده و به مناطق جنگی اعزام می‌شدند . در آنجا هم اپراتوری لودر، بولدوزر و جرثقیل و دیگر دستگاه‌های مهندسی مورد نیاز در منطقه را انجام می‌دادند که بازخورد این کار به ‌شدت موفقیت ‌آمیز بود .در مقطعی، مسئولین استان به این نتیجه رسیدند که جایگاهی رسمی تحت عنوان ستاد پشتیبانی جنگ استان ، متشکل از دستگاه‌های درگیر با جنگ را تشکیل دهند. چون جهاد ،ستاد جذب کمک‌های مردمی داشت ، پای ثابت قضیه شد. سپاه ،ارتش ، نیروی انتظامی و هلال احمر هم درگیر کار بودند و در صورت نیاز، دستگاه‌های دیگر هم برای کمک می‌آمدند. از حاج جان‌نثار خواهش کردیم که بعد از چند سال دوری از خانواده ، وجود مشکلات زندگی و از بابت اینکه یک تنفسی هم باشد، به عقبه برگردند و عضو رسمی و نماینده عالی جهاد در ستاد پشتیبانی جنگ استان باشند.

 تشکیلات گردان به طور رسمی چگونه شکل گرفت؟

در عملیات خیبر، حاج جان نثار فرمانده گردان بود و بنده هم فرمانده محور بودم. عملیات که تمام شد، قرار شد طبق روال سال های گذشته برگردیم. در همین زمان بود که قرارگاه خاتم تصمیم گرفت مسئولیت رسمی مهندسی جنگ را به جهاد محول کند. چون مهندسی جهاد در خیبر خودش را نشان داده بود. گفتند که مهندسی جهاد باید پای ثابت تمام عملیات ها باشد، ولی با این روند معمول که تیمی از استانی به صورت مهمان بیاید و برود، نمی شود عملیات های بزرگ را اداره کرد.
با معاون عملیاتی قرارگاه حمزه سیدالشهداء، آقای حاج رضا علی آبادیان و سه چهار نفر از کسانی که عضو ثابت عملیات ها بودیم، یک جلسه سرپایی گذاشتیم و گفتیم که تکلیف ما را تعیین کنید.
چون ارتباط ما با هم خیلی صمیمی بود، گفتند که شما باید تکلیف خودتان را با جنگ مشخص کنید. این نمی شود که سه چهار ماه بیایید و یک عملیات انجام بدهید و بعد آن سراغ کارهای خودتان بروید. بعد هم برای عملیات بعدی یک تیم جدید بیاورید. ما تشکیلات ثابت می خواهیم تا به گردان ها شکل سازمانی رسمی بدهیم. فرمانده گردان، گروهان و دسته می خواهیم، معاون عملیات، مسئول مخابرات، پشتیبان لجستیک و اطلاعات و عملیات می خواهیم؛ یعنی یک گردان رسمی، مشابه ساختار سازمانی نیروهای نظامی می خواهیم شکل بدهیم. بالاخره شما هستید یا نیستید؟
ما هم گفتیم: اگر امام فرموده که جنگ بیست سال هم طول بکشد، ما هستیم، ما که دیگه بچه های امامیم، نباشیم چی کار کنیم؟ کمربندها را سفت می بندیم و اگر خدا توفیق دهد تا آخر جنگ می مانیم و تا هر کجا باشد می رویم. از همان جا، نطفه سازمان دهی گردان بسته شد و قرار شد ساختار یک گردان رسمی شکل بگیرد.
بنابراین، از اواخر سال ۱۳۶۳ ساختار سازمانی ما به صورت پیش مقدمه تشکیل گردان شکل گرفت. به طوری که وقتی به عملیات بدر رفتیم، به عنوان گردان مهندسی ۲۲ ذوالفقار زنجان رفتیم؛ یعنی عنوان دار و با تشکیلات کاملا کلاسیک رفتیم.
اردیبهشت سال ۱۳۶۴ که از عملیات بدر به زنجان آمدیم، حکم رسمی فرمانده گردان به نام بنده ابلاغ شد و حاج محمد حسین رحیمی، معاون عملیاتی، آقای چنگیز خسروی و آقای رسول بهرام زاده، فرماندهان گروهان و آقای ناصر رستملو هم رئیس ستاد گردان شدند. اما ما کاری کردیم که در کل کشور، تا آخر جنگ هیچ کدام از جهاد ها با نیروهای خودش این کار را نکرد.
بعد از آن به صورت یک گردان رسمی سازمان دهی شده کار را شروع کردیم. محور سقز را تحویل گرفتیم و یکپارچه و یک کاسه شدیم. هر عملیاتی که صورت می گرفت، تحت یک گردان سازمان دهی می شدیم و تا آخر جنگ هم، این ساختار تقویت شد و شکل خودش را پیدا کرد.
خدا هم توفیق داد. فکر کنم آن موقع دو نفر از دوستان مجرد بودند، حاج حسین تازه ازدواج کرده بود و من هم اون وقت ها، سه تا بچه داشتم. از اینجا به بعد، گفتیم که ماندنی شدیم. آمدیم و تسویه حساب قطعی کردیم و گفتیم که ما برمی گردیم به سقز و دیگر مقطعی نیست. از اینجا به بعد ماندگار شدیم. منتها منطقه سقز طوری بود که بعد از مهر یا آبان ماه تا بهار، فتیله کارها پایین کشیده می شد و فقط برف روبی، خدمات رسانی سوخت و امکانات اولیه به پایگاه ها می ماند.

This is default paragraph. Morbi sagittis sem quis lacinia faucibus, this is a text link orci ipsum gravida tortor, vel interdum mi sapien ut justo. Nulla varius consequat magna, id molestie ipsum volutpat quis. Suspendisse consectetur fringilla luctus. Fusce id mi diam, non ornare orci. Pellentesque ipsum erat, facilisis ut venenatis eu, sodales vel dolor. Suspendisse consectetur fringilla luctus.

Single line blockquote:

Stay hungry. Stay foolish.

Multi line blockquote with a cite reference:

People think focus means saying yes to the thing you’ve got to focus on. But that’s not what it means at all. It means saying no to the hundred other good ideas that there are. You have to pick carefully. I’m actually as proud of the things we haven’t done as the things I have done. Innovation is saying no to 1,000 things. Steve Jobs – Apple Worldwide Developers’ Conference, 1997

Unordered Lists (Nested)

  • List item one
    • List item one
      • List item one
      • List item two
      • List item three
      • List item four
    • List item two
    • List item three
    • List item four
  • List item two
  • List item three
  • List item four

Ordered Lists (Nested)

  1. List item one
    1. List item one
      1. List item one
      2. List item two
      3. List item three
      4. List item four
    2. List item two
    3. List item three
    4. List item four
  2. List item two
  3. List item three
  4. List item four

HTML Tags

These supported tags come from the WordPress.com code FAQ.

Abbreviation Tag

The abbreviation srsly stands for “seriously”.

Code Tag

You will learn later on in these tests that word-wrap: break-word; will be your best friend.

Preformatted Tag

This tag styles large blocks of code.

.post-title {
	margin: 0 0 5px;
	font-weight: bold;
	font-size: 38px;
	line-height: 1.2;
	and here's a line of some really, really, really, really long text, just to see how the PRE tag handles it and to find out how it overflows;
}

Strong Tag

This tag shows bold text.

Subscript Tag

Getting our science styling on with H2O, which should push the “2” down.

Superscript Tag

Still sticking with science and Isaac Newton’s E = MC2, which should lift the 2 up.

مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان به شماره ثبت ۳۶۸ و با عنایت به آگهی دعوت شماره۲۲۲۱۸۶/ک/۰۲ مورخ ۱۴۰۲/۰۴/۲۸روز چهارشنبه مورخ ۱۴۰۲/۰۵/۱۸ با حضور اکثریت اعضاء هیات امنا در محل قانونی کانون تشکیل گردید.
جلسه با تلاوت آیاتی چند از کلام الله مجید و سرود ملی جمهوری اسلامی ایران و عرض خیر مقدم توسط سردار حاج احمد پیری رئیس محترم هیئت مدیره کانون استان به اعضای محترم هیئت امنا آغاز و سپس با انتخاب اعضای هیئت رئیسه جلسه رسمیت یافت و آقایان چنگیز خسروی به عنوان رئیس ، مهدی اشراقی به عنوان منشی و فرهاد شایگان به عنوان ناظر انتخاب شدند .در ادامه طبق دستور جلسه گزارش مبسوطی درخصوص عملکرد سال ۱۴۰۱توسط مدیر عامل کانون استان و گزارش صورت های مالی کانون ، پس از استماع بازرس قانونی ، مورد تصویب قرار گرفت .بر اساس رای و نظر اعضای محترم حاضر در مجمع آقایان احمد پیری ، عباس امندی مسکن و غلامرضا رمضانی به عنوان اعضای اصلی و آقای مهدی اشراقی بعنوان عضو علی البدل دوره ی هشتم هیات مدیره به مدت ۲ سال انتخاب شدند.و همچنین آقایان جلیل باقری بعنوان بازرس اصلی و فرهاد شایگان بعنوان بازرس علی البدل کانون استان برای سال مالی۱۴۰۲ انتخاب شدند.ضمناً در اولین جلسه هیئت مدیره کانون استان آقای نادر مقدم به مدت۲ سال بعنوان مدیرعامل کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان انتخاب گردید.

در سازماندهی نیروهای جهاد چه کار کردید؟

معمولا ۸۰ تا ۸۵ درصد ساختار نیروی انسانی گردان های مهندسی استان ها از نیروهای مردمی بودند و ۱۵ تا ۲۰ درصد بقیه را از نیروهای سازمانی جهاد استفاده می کردند. چون شورای مرکزی جهاد زنجان کاملا با ما هماهنگ بودند و حجت الاسلام شیخ محمود حسنی، مسئول دفتر نمایندگی ولی فقیه در جهاد، هم پدر جانباز و هم پدر رزمنده بودند، همه دست به دست هم دادند و با تفاهم کامل اعضای شورای مرکزی، کل نیروهای جهاد را در قالب یک گردان پشتیبانی – مهندسی سازمان دهی کردیم.
 چه کسانی در شورای مرکزی جهاد زنجان بودند؟

حاج آقا مهدیخانی و حاج آقا سیوانی بودند. یه مقطعی آقای حاج کرمی بودند، حاج آقا جلیل خانی و حاج آقا محمود حسنی هم بودند. در مقطعی مهندس ایرانی تبار هم آمدند. چهار نفر نیروهای شخصی و یک نفر روحانی به عنوان نماینده امام در جهاد، ساختار مناسبی را برای شورای مرکزی جهاد استان شکل داده بودند. با هماهنگی شورا، برای کل نیروهای جهاد استان و شهرستان های مربوطه، ماموریت چهل و پنج روزه تا یک ساله تعریف کردیم. یعنی اینکه فرمانده گردان چند ماه باید به منطقه برود؟ فرمانده دسته، اپراتورها و حتی روحانیون معزز چند ماه باید بروند؟
این جور تقسیم بندی شد، حکم هم زدند و برای هر کسی در قالب گردان مهندسی چند منظوره، وظایف و مسئولیت مشخص کردند؛ حتی سه نفر جانشین فرمانده گردان، شش هفت نفر فرمانده گروهان و سه نفر جانشین معاون عملیاتی تعیین کردند. این ساختار گردان در کل جهادهای کشور، بی نظیرترین ساختار سازمانی بود. وقتی می گوییم ۸۵ یا ۹۰ درصد نیروهای جهاد استان ما رزمنده بودند و حداقل یک بار، چهل و پنج روزه، سه ماهه یا شش ماهه به جبهه رفته اند، باور نمی کنند؛ یعنی تقریبا نظامی شدیم و امریه ها را رسما ابلاغ کردیم. این کار مزیت مهمی داشت؛ نیروهای ثابت اداری داشتیم که موظف به تمکین بودند. کسری نیروها را هم از نیروهای مردمی جبران می کردیم.

کمبود راننده های دستگاه های سنگین را چطور جبران می‌کردید؟

بعد از عملیات خیبر، نیاز به نیروهای مهندسی و اپراتور دستگاه های سنگین احساس شد. بدون وجود راننده ماهر دستگاه‌های لودر و بولدوزر یا تریلر، کار خاص و ویژه‌ای نمی‌توانستیم انجام دهیم . دیگر نیروهای تیم مهندسی مثل معمار ، قالب‌بند و آرماتور بند، در درجه اهمیت کمتری از اپراتورها قرار داشتند. آن‌ها نوک پیکان کارهای مهندسی بودند و در عملیات، نقش کلیدی به عهده داشتند. برای جبران کمبود اپراتور دستگاه های سنگین نیروهای جدید جذب کردیم و برای آموزش فرستادیم.

 چه برنامه‌ای برای آموزش این نیروهای مردمی داشتیم داشتید؟

آن‌ها را برای آموزش رسمی 45 روزه به لوشان اعزام می‌کردیم که قرارداد متمرکز کشوری در مرکز آموزش آنجا بسته شده بود. آن‌ها می‌رفتند و آموزش می‌دیدند . گواهینامه‌ی ‌ویژه‌ی اپراتوری دستگاه‌های مهندسی را می‌گرفتند و یک تعهد خدمت حداقل شش تا نه ماه هم می‌دادند. وقتی از آموزش برمی‌گشتند، سازماندهی شده و به مناطق جنگی اعزام می‌شدند . در آنجا هم اپراتوری لودر، بولدوزر و جرثقیل و دیگر دستگاه‌های مهندسی مورد نیاز در منطقه را انجام می‌دادند که بازخورد این کار به ‌شدت موفقیت ‌آمیز بود .در مقطعی، مسئولین استان به این نتیجه رسیدند که جایگاهی رسمی تحت عنوان ستاد پشتیبانی جنگ استان ، متشکل از دستگاه‌های درگیر با جنگ را تشکیل دهند. چون جهاد ،ستاد جذب کمک‌های مردمی داشت ، پای ثابت قضیه شد. سپاه ،ارتش ، نیروی انتظامی و هلال احمر هم درگیر کار بودند و در صورت نیاز، دستگاه‌های دیگر هم برای کمک می‌آمدند. از حاج جان‌نثار خواهش کردیم که بعد از چند سال دوری از خانواده ، وجود مشکلات زندگی و از بابت اینکه یک تنفسی هم باشد، به عقبه برگردند و عضو رسمی و نماینده عالی جهاد در ستاد پشتیبانی جنگ استان باشند.

 تشکیلات گردان به طور رسمی چگونه شکل گرفت؟

در عملیات خیبر، حاج جان نثار فرمانده گردان بود و بنده هم فرمانده محور بودم. عملیات که تمام شد، قرار شد طبق روال سال های گذشته برگردیم. در همین زمان بود که قرارگاه خاتم تصمیم گرفت مسئولیت رسمی مهندسی جنگ را به جهاد محول کند. چون مهندسی جهاد در خیبر خودش را نشان داده بود. گفتند که مهندسی جهاد باید پای ثابت تمام عملیات ها باشد، ولی با این روند معمول که تیمی از استانی به صورت مهمان بیاید و برود، نمی شود عملیات های بزرگ را اداره کرد.
با معاون عملیاتی قرارگاه حمزه سیدالشهداء، آقای حاج رضا علی آبادیان و سه چهار نفر از کسانی که عضو ثابت عملیات ها بودیم، یک جلسه سرپایی گذاشتیم و گفتیم که تکلیف ما را تعیین کنید.
چون ارتباط ما با هم خیلی صمیمی بود، گفتند که شما باید تکلیف خودتان را با جنگ مشخص کنید. این نمی شود که سه چهار ماه بیایید و یک عملیات انجام بدهید و بعد آن سراغ کارهای خودتان بروید. بعد هم برای عملیات بعدی یک تیم جدید بیاورید. ما تشکیلات ثابت می خواهیم تا به گردان ها شکل سازمانی رسمی بدهیم. فرمانده گردان، گروهان و دسته می خواهیم، معاون عملیات، مسئول مخابرات، پشتیبان لجستیک و اطلاعات و عملیات می خواهیم؛ یعنی یک گردان رسمی، مشابه ساختار سازمانی نیروهای نظامی می خواهیم شکل بدهیم. بالاخره شما هستید یا نیستید؟
ما هم گفتیم: اگر امام فرموده که جنگ بیست سال هم طول بکشد، ما هستیم، ما که دیگه بچه های امامیم، نباشیم چی کار کنیم؟ کمربندها را سفت می بندیم و اگر خدا توفیق دهد تا آخر جنگ می مانیم و تا هر کجا باشد می رویم. از همان جا، نطفه سازمان دهی گردان بسته شد و قرار شد ساختار یک گردان رسمی شکل بگیرد.
بنابراین، از اواخر سال ۱۳۶۳ ساختار سازمانی ما به صورت پیش مقدمه تشکیل گردان شکل گرفت. به طوری که وقتی به عملیات بدر رفتیم، به عنوان گردان مهندسی ۲۲ ذوالفقار زنجان رفتیم؛ یعنی عنوان دار و با تشکیلات کاملا کلاسیک رفتیم.
اردیبهشت سال ۱۳۶۴ که از عملیات بدر به زنجان آمدیم، حکم رسمی فرمانده گردان به نام بنده ابلاغ شد و حاج محمد حسین رحیمی، معاون عملیاتی، آقای چنگیز خسروی و آقای رسول بهرام زاده، فرماندهان گروهان و آقای ناصر رستملو هم رئیس ستاد گردان شدند. اما ما کاری کردیم که در کل کشور، تا آخر جنگ هیچ کدام از جهاد ها با نیروهای خودش این کار را نکرد.
بعد از آن به صورت یک گردان رسمی سازمان دهی شده کار را شروع کردیم. محور سقز را تحویل گرفتیم و یکپارچه و یک کاسه شدیم. هر عملیاتی که صورت می گرفت، تحت یک گردان سازمان دهی می شدیم و تا آخر جنگ هم، این ساختار تقویت شد و شکل خودش را پیدا کرد.
خدا هم توفیق داد. فکر کنم آن موقع دو نفر از دوستان مجرد بودند، حاج حسین تازه ازدواج کرده بود و من هم اون وقت ها، سه تا بچه داشتم. از اینجا به بعد، گفتیم که ماندنی شدیم. آمدیم و تسویه حساب قطعی کردیم و گفتیم که ما برمی گردیم به سقز و دیگر مقطعی نیست. از اینجا به بعد ماندگار شدیم. منتها منطقه سقز طوری بود که بعد از مهر یا آبان ماه تا بهار، فتیله کارها پایین کشیده می شد و فقط برف روبی، خدمات رسانی سوخت و امکانات اولیه به پایگاه ها می ماند.

This is default paragraph. Morbi sagittis sem quis lacinia faucibus, this is a text link orci ipsum gravida tortor, vel interdum mi sapien ut justo. Nulla varius consequat magna, id molestie ipsum volutpat quis. Suspendisse consectetur fringilla luctus. Fusce id mi diam, non ornare orci. Pellentesque ipsum erat, facilisis ut venenatis eu, sodales vel dolor. Suspendisse consectetur fringilla luctus.

Single line blockquote:

Stay hungry. Stay foolish.

Multi line blockquote with a cite reference:

People think focus means saying yes to the thing you’ve got to focus on. But that’s not what it means at all. It means saying no to the hundred other good ideas that there are. You have to pick carefully. I’m actually as proud of the things we haven’t done as the things I have done. Innovation is saying no to 1,000 things. Steve Jobs – Apple Worldwide Developers’ Conference, 1997

Unordered Lists (Nested)

  • List item one
    • List item one
      • List item one
      • List item two
      • List item three
      • List item four
    • List item two
    • List item three
    • List item four
  • List item two
  • List item three
  • List item four

Ordered Lists (Nested)

  1. List item one
    1. List item one
      1. List item one
      2. List item two
      3. List item three
      4. List item four
    2. List item two
    3. List item three
    4. List item four
  2. List item two
  3. List item three
  4. List item four

HTML Tags

These supported tags come from the WordPress.com code FAQ.

Abbreviation Tag

The abbreviation srsly stands for “seriously”.

Code Tag

You will learn later on in these tests that word-wrap: break-word; will be your best friend.

Preformatted Tag

This tag styles large blocks of code.

.post-title {
	margin: 0 0 5px;
	font-weight: bold;
	font-size: 38px;
	line-height: 1.2;
	and here's a line of some really, really, really, really long text, just to see how the PRE tag handles it and to find out how it overflows;
}

Strong Tag

This tag shows bold text.

Subscript Tag

Getting our science styling on with H2O, which should push the “2” down.

Superscript Tag

Still sticking with science and Isaac Newton’s E = MC2, which should lift the 2 up.

مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان به شماره ثبت ۳۶۸ و با عنایت به آگهی دعوت شماره۲۲۲۱۸۶/ک/۰۲ مورخ ۱۴۰۲/۰۴/۲۸روز چهارشنبه مورخ ۱۴۰۲/۰۵/۱۸ با حضور اکثریت اعضاء هیات امنا در محل قانونی کانون تشکیل گردید.
جلسه با تلاوت آیاتی چند از کلام الله مجید و سرود ملی جمهوری اسلامی ایران و عرض خیر مقدم توسط سردار حاج احمد پیری رئیس محترم هیئت مدیره کانون استان به اعضای محترم هیئت امنا آغاز و سپس با انتخاب اعضای هیئت رئیسه جلسه رسمیت یافت و آقایان چنگیز خسروی به عنوان رئیس ، مهدی اشراقی به عنوان منشی و فرهاد شایگان به عنوان ناظر انتخاب شدند .در ادامه طبق دستور جلسه گزارش مبسوطی درخصوص عملکرد سال ۱۴۰۱توسط مدیر عامل کانون استان و گزارش صورت های مالی کانون ، پس از استماع بازرس قانونی ، مورد تصویب قرار گرفت .بر اساس رای و نظر اعضای محترم حاضر در مجمع آقایان احمد پیری ، عباس امندی مسکن و غلامرضا رمضانی به عنوان اعضای اصلی و آقای مهدی اشراقی بعنوان عضو علی البدل دوره ی هشتم هیات مدیره به مدت ۲ سال انتخاب شدند.و همچنین آقایان جلیل باقری بعنوان بازرس اصلی و فرهاد شایگان بعنوان بازرس علی البدل کانون استان برای سال مالی۱۴۰۲ انتخاب شدند.ضمناً در اولین جلسه هیئت مدیره کانون استان آقای نادر مقدم به مدت۲ سال بعنوان مدیرعامل کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان انتخاب گردید.

در سازماندهی نیروهای جهاد چه کار کردید؟

معمولا ۸۰ تا ۸۵ درصد ساختار نیروی انسانی گردان های مهندسی استان ها از نیروهای مردمی بودند و ۱۵ تا ۲۰ درصد بقیه را از نیروهای سازمانی جهاد استفاده می کردند. چون شورای مرکزی جهاد زنجان کاملا با ما هماهنگ بودند و حجت الاسلام شیخ محمود حسنی، مسئول دفتر نمایندگی ولی فقیه در جهاد، هم پدر جانباز و هم پدر رزمنده بودند، همه دست به دست هم دادند و با تفاهم کامل اعضای شورای مرکزی، کل نیروهای جهاد را در قالب یک گردان پشتیبانی – مهندسی سازمان دهی کردیم.
 چه کسانی در شورای مرکزی جهاد زنجان بودند؟

حاج آقا مهدیخانی و حاج آقا سیوانی بودند. یه مقطعی آقای حاج کرمی بودند، حاج آقا جلیل خانی و حاج آقا محمود حسنی هم بودند. در مقطعی مهندس ایرانی تبار هم آمدند. چهار نفر نیروهای شخصی و یک نفر روحانی به عنوان نماینده امام در جهاد، ساختار مناسبی را برای شورای مرکزی جهاد استان شکل داده بودند. با هماهنگی شورا، برای کل نیروهای جهاد استان و شهرستان های مربوطه، ماموریت چهل و پنج روزه تا یک ساله تعریف کردیم. یعنی اینکه فرمانده گردان چند ماه باید به منطقه برود؟ فرمانده دسته، اپراتورها و حتی روحانیون معزز چند ماه باید بروند؟
این جور تقسیم بندی شد، حکم هم زدند و برای هر کسی در قالب گردان مهندسی چند منظوره، وظایف و مسئولیت مشخص کردند؛ حتی سه نفر جانشین فرمانده گردان، شش هفت نفر فرمانده گروهان و سه نفر جانشین معاون عملیاتی تعیین کردند. این ساختار گردان در کل جهادهای کشور، بی نظیرترین ساختار سازمانی بود. وقتی می گوییم ۸۵ یا ۹۰ درصد نیروهای جهاد استان ما رزمنده بودند و حداقل یک بار، چهل و پنج روزه، سه ماهه یا شش ماهه به جبهه رفته اند، باور نمی کنند؛ یعنی تقریبا نظامی شدیم و امریه ها را رسما ابلاغ کردیم. این کار مزیت مهمی داشت؛ نیروهای ثابت اداری داشتیم که موظف به تمکین بودند. کسری نیروها را هم از نیروهای مردمی جبران می کردیم.

کمبود راننده های دستگاه های سنگین را چطور جبران می‌کردید؟

بعد از عملیات خیبر، نیاز به نیروهای مهندسی و اپراتور دستگاه های سنگین احساس شد. بدون وجود راننده ماهر دستگاه‌های لودر و بولدوزر یا تریلر، کار خاص و ویژه‌ای نمی‌توانستیم انجام دهیم . دیگر نیروهای تیم مهندسی مثل معمار ، قالب‌بند و آرماتور بند، در درجه اهمیت کمتری از اپراتورها قرار داشتند. آن‌ها نوک پیکان کارهای مهندسی بودند و در عملیات، نقش کلیدی به عهده داشتند. برای جبران کمبود اپراتور دستگاه های سنگین نیروهای جدید جذب کردیم و برای آموزش فرستادیم.

 چه برنامه‌ای برای آموزش این نیروهای مردمی داشتیم داشتید؟

آن‌ها را برای آموزش رسمی 45 روزه به لوشان اعزام می‌کردیم که قرارداد متمرکز کشوری در مرکز آموزش آنجا بسته شده بود. آن‌ها می‌رفتند و آموزش می‌دیدند . گواهینامه‌ی ‌ویژه‌ی اپراتوری دستگاه‌های مهندسی را می‌گرفتند و یک تعهد خدمت حداقل شش تا نه ماه هم می‌دادند. وقتی از آموزش برمی‌گشتند، سازماندهی شده و به مناطق جنگی اعزام می‌شدند . در آنجا هم اپراتوری لودر، بولدوزر و جرثقیل و دیگر دستگاه‌های مهندسی مورد نیاز در منطقه را انجام می‌دادند که بازخورد این کار به ‌شدت موفقیت ‌آمیز بود .در مقطعی، مسئولین استان به این نتیجه رسیدند که جایگاهی رسمی تحت عنوان ستاد پشتیبانی جنگ استان ، متشکل از دستگاه‌های درگیر با جنگ را تشکیل دهند. چون جهاد ،ستاد جذب کمک‌های مردمی داشت ، پای ثابت قضیه شد. سپاه ،ارتش ، نیروی انتظامی و هلال احمر هم درگیر کار بودند و در صورت نیاز، دستگاه‌های دیگر هم برای کمک می‌آمدند. از حاج جان‌نثار خواهش کردیم که بعد از چند سال دوری از خانواده ، وجود مشکلات زندگی و از بابت اینکه یک تنفسی هم باشد، به عقبه برگردند و عضو رسمی و نماینده عالی جهاد در ستاد پشتیبانی جنگ استان باشند.

 تشکیلات گردان به طور رسمی چگونه شکل گرفت؟

در عملیات خیبر، حاج جان نثار فرمانده گردان بود و بنده هم فرمانده محور بودم. عملیات که تمام شد، قرار شد طبق روال سال های گذشته برگردیم. در همین زمان بود که قرارگاه خاتم تصمیم گرفت مسئولیت رسمی مهندسی جنگ را به جهاد محول کند. چون مهندسی جهاد در خیبر خودش را نشان داده بود. گفتند که مهندسی جهاد باید پای ثابت تمام عملیات ها باشد، ولی با این روند معمول که تیمی از استانی به صورت مهمان بیاید و برود، نمی شود عملیات های بزرگ را اداره کرد.
با معاون عملیاتی قرارگاه حمزه سیدالشهداء، آقای حاج رضا علی آبادیان و سه چهار نفر از کسانی که عضو ثابت عملیات ها بودیم، یک جلسه سرپایی گذاشتیم و گفتیم که تکلیف ما را تعیین کنید.
چون ارتباط ما با هم خیلی صمیمی بود، گفتند که شما باید تکلیف خودتان را با جنگ مشخص کنید. این نمی شود که سه چهار ماه بیایید و یک عملیات انجام بدهید و بعد آن سراغ کارهای خودتان بروید. بعد هم برای عملیات بعدی یک تیم جدید بیاورید. ما تشکیلات ثابت می خواهیم تا به گردان ها شکل سازمانی رسمی بدهیم. فرمانده گردان، گروهان و دسته می خواهیم، معاون عملیات، مسئول مخابرات، پشتیبان لجستیک و اطلاعات و عملیات می خواهیم؛ یعنی یک گردان رسمی، مشابه ساختار سازمانی نیروهای نظامی می خواهیم شکل بدهیم. بالاخره شما هستید یا نیستید؟
ما هم گفتیم: اگر امام فرموده که جنگ بیست سال هم طول بکشد، ما هستیم، ما که دیگه بچه های امامیم، نباشیم چی کار کنیم؟ کمربندها را سفت می بندیم و اگر خدا توفیق دهد تا آخر جنگ می مانیم و تا هر کجا باشد می رویم. از همان جا، نطفه سازمان دهی گردان بسته شد و قرار شد ساختار یک گردان رسمی شکل بگیرد.
بنابراین، از اواخر سال ۱۳۶۳ ساختار سازمانی ما به صورت پیش مقدمه تشکیل گردان شکل گرفت. به طوری که وقتی به عملیات بدر رفتیم، به عنوان گردان مهندسی ۲۲ ذوالفقار زنجان رفتیم؛ یعنی عنوان دار و با تشکیلات کاملا کلاسیک رفتیم.
اردیبهشت سال ۱۳۶۴ که از عملیات بدر به زنجان آمدیم، حکم رسمی فرمانده گردان به نام بنده ابلاغ شد و حاج محمد حسین رحیمی، معاون عملیاتی، آقای چنگیز خسروی و آقای رسول بهرام زاده، فرماندهان گروهان و آقای ناصر رستملو هم رئیس ستاد گردان شدند. اما ما کاری کردیم که در کل کشور، تا آخر جنگ هیچ کدام از جهاد ها با نیروهای خودش این کار را نکرد.
بعد از آن به صورت یک گردان رسمی سازمان دهی شده کار را شروع کردیم. محور سقز را تحویل گرفتیم و یکپارچه و یک کاسه شدیم. هر عملیاتی که صورت می گرفت، تحت یک گردان سازمان دهی می شدیم و تا آخر جنگ هم، این ساختار تقویت شد و شکل خودش را پیدا کرد.
خدا هم توفیق داد. فکر کنم آن موقع دو نفر از دوستان مجرد بودند، حاج حسین تازه ازدواج کرده بود و من هم اون وقت ها، سه تا بچه داشتم. از اینجا به بعد، گفتیم که ماندنی شدیم. آمدیم و تسویه حساب قطعی کردیم و گفتیم که ما برمی گردیم به سقز و دیگر مقطعی نیست. از اینجا به بعد ماندگار شدیم. منتها منطقه سقز طوری بود که بعد از مهر یا آبان ماه تا بهار، فتیله کارها پایین کشیده می شد و فقط برف روبی، خدمات رسانی سوخت و امکانات اولیه به پایگاه ها می ماند.

This is default paragraph. Morbi sagittis sem quis lacinia faucibus, this is a text link orci ipsum gravida tortor, vel interdum mi sapien ut justo. Nulla varius consequat magna, id molestie ipsum volutpat quis. Suspendisse consectetur fringilla luctus. Fusce id mi diam, non ornare orci. Pellentesque ipsum erat, facilisis ut venenatis eu, sodales vel dolor. Suspendisse consectetur fringilla luctus.

Single line blockquote:

Stay hungry. Stay foolish.

Multi line blockquote with a cite reference:

People think focus means saying yes to the thing you’ve got to focus on. But that’s not what it means at all. It means saying no to the hundred other good ideas that there are. You have to pick carefully. I’m actually as proud of the things we haven’t done as the things I have done. Innovation is saying no to 1,000 things. Steve Jobs – Apple Worldwide Developers’ Conference, 1997

Unordered Lists (Nested)

  • List item one
    • List item one
      • List item one
      • List item two
      • List item three
      • List item four
    • List item two
    • List item three
    • List item four
  • List item two
  • List item three
  • List item four

Ordered Lists (Nested)

  1. List item one
    1. List item one
      1. List item one
      2. List item two
      3. List item three
      4. List item four
    2. List item two
    3. List item three
    4. List item four
  2. List item two
  3. List item three
  4. List item four

HTML Tags

These supported tags come from the WordPress.com code FAQ.

Abbreviation Tag

The abbreviation srsly stands for “seriously”.

Code Tag

You will learn later on in these tests that word-wrap: break-word; will be your best friend.

Preformatted Tag

This tag styles large blocks of code.

.post-title {
	margin: 0 0 5px;
	font-weight: bold;
	font-size: 38px;
	line-height: 1.2;
	and here's a line of some really, really, really, really long text, just to see how the PRE tag handles it and to find out how it overflows;
}

Strong Tag

This tag shows bold text.

Subscript Tag

Getting our science styling on with H2O, which should push the “2” down.

Superscript Tag

Still sticking with science and Isaac Newton’s E = MC2, which should lift the 2 up.

مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان به شماره ثبت ۳۶۸ و با عنایت به آگهی دعوت شماره۲۲۲۱۸۶/ک/۰۲ مورخ ۱۴۰۲/۰۴/۲۸روز چهارشنبه مورخ ۱۴۰۲/۰۵/۱۸ با حضور اکثریت اعضاء هیات امنا در محل قانونی کانون تشکیل گردید.
جلسه با تلاوت آیاتی چند از کلام الله مجید و سرود ملی جمهوری اسلامی ایران و عرض خیر مقدم توسط سردار حاج احمد پیری رئیس محترم هیئت مدیره کانون استان به اعضای محترم هیئت امنا آغاز و سپس با انتخاب اعضای هیئت رئیسه جلسه رسمیت یافت و آقایان چنگیز خسروی به عنوان رئیس ، مهدی اشراقی به عنوان منشی و فرهاد شایگان به عنوان ناظر انتخاب شدند .در ادامه طبق دستور جلسه گزارش مبسوطی درخصوص عملکرد سال ۱۴۰۱توسط مدیر عامل کانون استان و گزارش صورت های مالی کانون ، پس از استماع بازرس قانونی ، مورد تصویب قرار گرفت .بر اساس رای و نظر اعضای محترم حاضر در مجمع آقایان احمد پیری ، عباس امندی مسکن و غلامرضا رمضانی به عنوان اعضای اصلی و آقای مهدی اشراقی بعنوان عضو علی البدل دوره ی هشتم هیات مدیره به مدت ۲ سال انتخاب شدند.و همچنین آقایان جلیل باقری بعنوان بازرس اصلی و فرهاد شایگان بعنوان بازرس علی البدل کانون استان برای سال مالی۱۴۰۲ انتخاب شدند.ضمناً در اولین جلسه هیئت مدیره کانون استان آقای نادر مقدم به مدت۲ سال بعنوان مدیرعامل کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان انتخاب گردید.

در سازماندهی نیروهای جهاد چه کار کردید؟

معمولا ۸۰ تا ۸۵ درصد ساختار نیروی انسانی گردان های مهندسی استان ها از نیروهای مردمی بودند و ۱۵ تا ۲۰ درصد بقیه را از نیروهای سازمانی جهاد استفاده می کردند. چون شورای مرکزی جهاد زنجان کاملا با ما هماهنگ بودند و حجت الاسلام شیخ محمود حسنی، مسئول دفتر نمایندگی ولی فقیه در جهاد، هم پدر جانباز و هم پدر رزمنده بودند، همه دست به دست هم دادند و با تفاهم کامل اعضای شورای مرکزی، کل نیروهای جهاد را در قالب یک گردان پشتیبانی – مهندسی سازمان دهی کردیم.
 چه کسانی در شورای مرکزی جهاد زنجان بودند؟

حاج آقا مهدیخانی و حاج آقا سیوانی بودند. یه مقطعی آقای حاج کرمی بودند، حاج آقا جلیل خانی و حاج آقا محمود حسنی هم بودند. در مقطعی مهندس ایرانی تبار هم آمدند. چهار نفر نیروهای شخصی و یک نفر روحانی به عنوان نماینده امام در جهاد، ساختار مناسبی را برای شورای مرکزی جهاد استان شکل داده بودند. با هماهنگی شورا، برای کل نیروهای جهاد استان و شهرستان های مربوطه، ماموریت چهل و پنج روزه تا یک ساله تعریف کردیم. یعنی اینکه فرمانده گردان چند ماه باید به منطقه برود؟ فرمانده دسته، اپراتورها و حتی روحانیون معزز چند ماه باید بروند؟
این جور تقسیم بندی شد، حکم هم زدند و برای هر کسی در قالب گردان مهندسی چند منظوره، وظایف و مسئولیت مشخص کردند؛ حتی سه نفر جانشین فرمانده گردان، شش هفت نفر فرمانده گروهان و سه نفر جانشین معاون عملیاتی تعیین کردند. این ساختار گردان در کل جهادهای کشور، بی نظیرترین ساختار سازمانی بود. وقتی می گوییم ۸۵ یا ۹۰ درصد نیروهای جهاد استان ما رزمنده بودند و حداقل یک بار، چهل و پنج روزه، سه ماهه یا شش ماهه به جبهه رفته اند، باور نمی کنند؛ یعنی تقریبا نظامی شدیم و امریه ها را رسما ابلاغ کردیم. این کار مزیت مهمی داشت؛ نیروهای ثابت اداری داشتیم که موظف به تمکین بودند. کسری نیروها را هم از نیروهای مردمی جبران می کردیم.

کمبود راننده های دستگاه های سنگین را چطور جبران می‌کردید؟

بعد از عملیات خیبر، نیاز به نیروهای مهندسی و اپراتور دستگاه های سنگین احساس شد. بدون وجود راننده ماهر دستگاه‌های لودر و بولدوزر یا تریلر، کار خاص و ویژه‌ای نمی‌توانستیم انجام دهیم . دیگر نیروهای تیم مهندسی مثل معمار ، قالب‌بند و آرماتور بند، در درجه اهمیت کمتری از اپراتورها قرار داشتند. آن‌ها نوک پیکان کارهای مهندسی بودند و در عملیات، نقش کلیدی به عهده داشتند. برای جبران کمبود اپراتور دستگاه های سنگین نیروهای جدید جذب کردیم و برای آموزش فرستادیم.

 چه برنامه‌ای برای آموزش این نیروهای مردمی داشتیم داشتید؟

آن‌ها را برای آموزش رسمی 45 روزه به لوشان اعزام می‌کردیم که قرارداد متمرکز کشوری در مرکز آموزش آنجا بسته شده بود. آن‌ها می‌رفتند و آموزش می‌دیدند . گواهینامه‌ی ‌ویژه‌ی اپراتوری دستگاه‌های مهندسی را می‌گرفتند و یک تعهد خدمت حداقل شش تا نه ماه هم می‌دادند. وقتی از آموزش برمی‌گشتند، سازماندهی شده و به مناطق جنگی اعزام می‌شدند . در آنجا هم اپراتوری لودر، بولدوزر و جرثقیل و دیگر دستگاه‌های مهندسی مورد نیاز در منطقه را انجام می‌دادند که بازخورد این کار به ‌شدت موفقیت ‌آمیز بود .در مقطعی، مسئولین استان به این نتیجه رسیدند که جایگاهی رسمی تحت عنوان ستاد پشتیبانی جنگ استان ، متشکل از دستگاه‌های درگیر با جنگ را تشکیل دهند. چون جهاد ،ستاد جذب کمک‌های مردمی داشت ، پای ثابت قضیه شد. سپاه ،ارتش ، نیروی انتظامی و هلال احمر هم درگیر کار بودند و در صورت نیاز، دستگاه‌های دیگر هم برای کمک می‌آمدند. از حاج جان‌نثار خواهش کردیم که بعد از چند سال دوری از خانواده ، وجود مشکلات زندگی و از بابت اینکه یک تنفسی هم باشد، به عقبه برگردند و عضو رسمی و نماینده عالی جهاد در ستاد پشتیبانی جنگ استان باشند.

 تشکیلات گردان به طور رسمی چگونه شکل گرفت؟

در عملیات خیبر، حاج جان نثار فرمانده گردان بود و بنده هم فرمانده محور بودم. عملیات که تمام شد، قرار شد طبق روال سال های گذشته برگردیم. در همین زمان بود که قرارگاه خاتم تصمیم گرفت مسئولیت رسمی مهندسی جنگ را به جهاد محول کند. چون مهندسی جهاد در خیبر خودش را نشان داده بود. گفتند که مهندسی جهاد باید پای ثابت تمام عملیات ها باشد، ولی با این روند معمول که تیمی از استانی به صورت مهمان بیاید و برود، نمی شود عملیات های بزرگ را اداره کرد.
با معاون عملیاتی قرارگاه حمزه سیدالشهداء، آقای حاج رضا علی آبادیان و سه چهار نفر از کسانی که عضو ثابت عملیات ها بودیم، یک جلسه سرپایی گذاشتیم و گفتیم که تکلیف ما را تعیین کنید.
چون ارتباط ما با هم خیلی صمیمی بود، گفتند که شما باید تکلیف خودتان را با جنگ مشخص کنید. این نمی شود که سه چهار ماه بیایید و یک عملیات انجام بدهید و بعد آن سراغ کارهای خودتان بروید. بعد هم برای عملیات بعدی یک تیم جدید بیاورید. ما تشکیلات ثابت می خواهیم تا به گردان ها شکل سازمانی رسمی بدهیم. فرمانده گردان، گروهان و دسته می خواهیم، معاون عملیات، مسئول مخابرات، پشتیبان لجستیک و اطلاعات و عملیات می خواهیم؛ یعنی یک گردان رسمی، مشابه ساختار سازمانی نیروهای نظامی می خواهیم شکل بدهیم. بالاخره شما هستید یا نیستید؟
ما هم گفتیم: اگر امام فرموده که جنگ بیست سال هم طول بکشد، ما هستیم، ما که دیگه بچه های امامیم، نباشیم چی کار کنیم؟ کمربندها را سفت می بندیم و اگر خدا توفیق دهد تا آخر جنگ می مانیم و تا هر کجا باشد می رویم. از همان جا، نطفه سازمان دهی گردان بسته شد و قرار شد ساختار یک گردان رسمی شکل بگیرد.
بنابراین، از اواخر سال ۱۳۶۳ ساختار سازمانی ما به صورت پیش مقدمه تشکیل گردان شکل گرفت. به طوری که وقتی به عملیات بدر رفتیم، به عنوان گردان مهندسی ۲۲ ذوالفقار زنجان رفتیم؛ یعنی عنوان دار و با تشکیلات کاملا کلاسیک رفتیم.
اردیبهشت سال ۱۳۶۴ که از عملیات بدر به زنجان آمدیم، حکم رسمی فرمانده گردان به نام بنده ابلاغ شد و حاج محمد حسین رحیمی، معاون عملیاتی، آقای چنگیز خسروی و آقای رسول بهرام زاده، فرماندهان گروهان و آقای ناصر رستملو هم رئیس ستاد گردان شدند. اما ما کاری کردیم که در کل کشور، تا آخر جنگ هیچ کدام از جهاد ها با نیروهای خودش این کار را نکرد.
بعد از آن به صورت یک گردان رسمی سازمان دهی شده کار را شروع کردیم. محور سقز را تحویل گرفتیم و یکپارچه و یک کاسه شدیم. هر عملیاتی که صورت می گرفت، تحت یک گردان سازمان دهی می شدیم و تا آخر جنگ هم، این ساختار تقویت شد و شکل خودش را پیدا کرد.
خدا هم توفیق داد. فکر کنم آن موقع دو نفر از دوستان مجرد بودند، حاج حسین تازه ازدواج کرده بود و من هم اون وقت ها، سه تا بچه داشتم. از اینجا به بعد، گفتیم که ماندنی شدیم. آمدیم و تسویه حساب قطعی کردیم و گفتیم که ما برمی گردیم به سقز و دیگر مقطعی نیست. از اینجا به بعد ماندگار شدیم. منتها منطقه سقز طوری بود که بعد از مهر یا آبان ماه تا بهار، فتیله کارها پایین کشیده می شد و فقط برف روبی، خدمات رسانی سوخت و امکانات اولیه به پایگاه ها می ماند.

This is default paragraph. Morbi sagittis sem quis lacinia faucibus, this is a text link orci ipsum gravida tortor, vel interdum mi sapien ut justo. Nulla varius consequat magna, id molestie ipsum volutpat quis. Suspendisse consectetur fringilla luctus. Fusce id mi diam, non ornare orci. Pellentesque ipsum erat, facilisis ut venenatis eu, sodales vel dolor. Suspendisse consectetur fringilla luctus.

Single line blockquote:

Stay hungry. Stay foolish.

Multi line blockquote with a cite reference:

People think focus means saying yes to the thing you’ve got to focus on. But that’s not what it means at all. It means saying no to the hundred other good ideas that there are. You have to pick carefully. I’m actually as proud of the things we haven’t done as the things I have done. Innovation is saying no to 1,000 things. Steve Jobs – Apple Worldwide Developers’ Conference, 1997

Unordered Lists (Nested)

  • List item one
    • List item one
      • List item one
      • List item two
      • List item three
      • List item four
    • List item two
    • List item three
    • List item four
  • List item two
  • List item three
  • List item four

Ordered Lists (Nested)

  1. List item one
    1. List item one
      1. List item one
      2. List item two
      3. List item three
      4. List item four
    2. List item two
    3. List item three
    4. List item four
  2. List item two
  3. List item three
  4. List item four

HTML Tags

These supported tags come from the WordPress.com code FAQ.

Abbreviation Tag

The abbreviation srsly stands for “seriously”.

Code Tag

You will learn later on in these tests that word-wrap: break-word; will be your best friend.

Preformatted Tag

This tag styles large blocks of code.

.post-title {
	margin: 0 0 5px;
	font-weight: bold;
	font-size: 38px;
	line-height: 1.2;
	and here's a line of some really, really, really, really long text, just to see how the PRE tag handles it and to find out how it overflows;
}

Strong Tag

This tag shows bold text.

Subscript Tag

Getting our science styling on with H2O, which should push the “2” down.

Superscript Tag

Still sticking with science and Isaac Newton’s E = MC2, which should lift the 2 up.

مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان به شماره ثبت ۳۶۸ و با عنایت به آگهی دعوت شماره۲۲۲۱۸۶/ک/۰۲ مورخ ۱۴۰۲/۰۴/۲۸روز چهارشنبه مورخ ۱۴۰۲/۰۵/۱۸ با حضور اکثریت اعضاء هیات امنا در محل قانونی کانون تشکیل گردید.
جلسه با تلاوت آیاتی چند از کلام الله مجید و سرود ملی جمهوری اسلامی ایران و عرض خیر مقدم توسط سردار حاج احمد پیری رئیس محترم هیئت مدیره کانون استان به اعضای محترم هیئت امنا آغاز و سپس با انتخاب اعضای هیئت رئیسه جلسه رسمیت یافت و آقایان چنگیز خسروی به عنوان رئیس ، مهدی اشراقی به عنوان منشی و فرهاد شایگان به عنوان ناظر انتخاب شدند .در ادامه طبق دستور جلسه گزارش مبسوطی درخصوص عملکرد سال ۱۴۰۱توسط مدیر عامل کانون استان و گزارش صورت های مالی کانون ، پس از استماع بازرس قانونی ، مورد تصویب قرار گرفت .بر اساس رای و نظر اعضای محترم حاضر در مجمع آقایان احمد پیری ، عباس امندی مسکن و غلامرضا رمضانی به عنوان اعضای اصلی و آقای مهدی اشراقی بعنوان عضو علی البدل دوره ی هشتم هیات مدیره به مدت ۲ سال انتخاب شدند.و همچنین آقایان جلیل باقری بعنوان بازرس اصلی و فرهاد شایگان بعنوان بازرس علی البدل کانون استان برای سال مالی۱۴۰۲ انتخاب شدند.ضمناً در اولین جلسه هیئت مدیره کانون استان آقای نادر مقدم به مدت۲ سال بعنوان مدیرعامل کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان انتخاب گردید.

در سازماندهی نیروهای جهاد چه کار کردید؟

معمولا ۸۰ تا ۸۵ درصد ساختار نیروی انسانی گردان های مهندسی استان ها از نیروهای مردمی بودند و ۱۵ تا ۲۰ درصد بقیه را از نیروهای سازمانی جهاد استفاده می کردند. چون شورای مرکزی جهاد زنجان کاملا با ما هماهنگ بودند و حجت الاسلام شیخ محمود حسنی، مسئول دفتر نمایندگی ولی فقیه در جهاد، هم پدر جانباز و هم پدر رزمنده بودند، همه دست به دست هم دادند و با تفاهم کامل اعضای شورای مرکزی، کل نیروهای جهاد را در قالب یک گردان پشتیبانی – مهندسی سازمان دهی کردیم.
 چه کسانی در شورای مرکزی جهاد زنجان بودند؟

حاج آقا مهدیخانی و حاج آقا سیوانی بودند. یه مقطعی آقای حاج کرمی بودند، حاج آقا جلیل خانی و حاج آقا محمود حسنی هم بودند. در مقطعی مهندس ایرانی تبار هم آمدند. چهار نفر نیروهای شخصی و یک نفر روحانی به عنوان نماینده امام در جهاد، ساختار مناسبی را برای شورای مرکزی جهاد استان شکل داده بودند. با هماهنگی شورا، برای کل نیروهای جهاد استان و شهرستان های مربوطه، ماموریت چهل و پنج روزه تا یک ساله تعریف کردیم. یعنی اینکه فرمانده گردان چند ماه باید به منطقه برود؟ فرمانده دسته، اپراتورها و حتی روحانیون معزز چند ماه باید بروند؟
این جور تقسیم بندی شد، حکم هم زدند و برای هر کسی در قالب گردان مهندسی چند منظوره، وظایف و مسئولیت مشخص کردند؛ حتی سه نفر جانشین فرمانده گردان، شش هفت نفر فرمانده گروهان و سه نفر جانشین معاون عملیاتی تعیین کردند. این ساختار گردان در کل جهادهای کشور، بی نظیرترین ساختار سازمانی بود. وقتی می گوییم ۸۵ یا ۹۰ درصد نیروهای جهاد استان ما رزمنده بودند و حداقل یک بار، چهل و پنج روزه، سه ماهه یا شش ماهه به جبهه رفته اند، باور نمی کنند؛ یعنی تقریبا نظامی شدیم و امریه ها را رسما ابلاغ کردیم. این کار مزیت مهمی داشت؛ نیروهای ثابت اداری داشتیم که موظف به تمکین بودند. کسری نیروها را هم از نیروهای مردمی جبران می کردیم.

کمبود راننده های دستگاه های سنگین را چطور جبران می‌کردید؟

بعد از عملیات خیبر، نیاز به نیروهای مهندسی و اپراتور دستگاه های سنگین احساس شد. بدون وجود راننده ماهر دستگاه‌های لودر و بولدوزر یا تریلر، کار خاص و ویژه‌ای نمی‌توانستیم انجام دهیم . دیگر نیروهای تیم مهندسی مثل معمار ، قالب‌بند و آرماتور بند، در درجه اهمیت کمتری از اپراتورها قرار داشتند. آن‌ها نوک پیکان کارهای مهندسی بودند و در عملیات، نقش کلیدی به عهده داشتند. برای جبران کمبود اپراتور دستگاه های سنگین نیروهای جدید جذب کردیم و برای آموزش فرستادیم.

 چه برنامه‌ای برای آموزش این نیروهای مردمی داشتیم داشتید؟

آن‌ها را برای آموزش رسمی 45 روزه به لوشان اعزام می‌کردیم که قرارداد متمرکز کشوری در مرکز آموزش آنجا بسته شده بود. آن‌ها می‌رفتند و آموزش می‌دیدند . گواهینامه‌ی ‌ویژه‌ی اپراتوری دستگاه‌های مهندسی را می‌گرفتند و یک تعهد خدمت حداقل شش تا نه ماه هم می‌دادند. وقتی از آموزش برمی‌گشتند، سازماندهی شده و به مناطق جنگی اعزام می‌شدند . در آنجا هم اپراتوری لودر، بولدوزر و جرثقیل و دیگر دستگاه‌های مهندسی مورد نیاز در منطقه را انجام می‌دادند که بازخورد این کار به ‌شدت موفقیت ‌آمیز بود .در مقطعی، مسئولین استان به این نتیجه رسیدند که جایگاهی رسمی تحت عنوان ستاد پشتیبانی جنگ استان ، متشکل از دستگاه‌های درگیر با جنگ را تشکیل دهند. چون جهاد ،ستاد جذب کمک‌های مردمی داشت ، پای ثابت قضیه شد. سپاه ،ارتش ، نیروی انتظامی و هلال احمر هم درگیر کار بودند و در صورت نیاز، دستگاه‌های دیگر هم برای کمک می‌آمدند. از حاج جان‌نثار خواهش کردیم که بعد از چند سال دوری از خانواده ، وجود مشکلات زندگی و از بابت اینکه یک تنفسی هم باشد، به عقبه برگردند و عضو رسمی و نماینده عالی جهاد در ستاد پشتیبانی جنگ استان باشند.

 تشکیلات گردان به طور رسمی چگونه شکل گرفت؟

در عملیات خیبر، حاج جان نثار فرمانده گردان بود و بنده هم فرمانده محور بودم. عملیات که تمام شد، قرار شد طبق روال سال های گذشته برگردیم. در همین زمان بود که قرارگاه خاتم تصمیم گرفت مسئولیت رسمی مهندسی جنگ را به جهاد محول کند. چون مهندسی جهاد در خیبر خودش را نشان داده بود. گفتند که مهندسی جهاد باید پای ثابت تمام عملیات ها باشد، ولی با این روند معمول که تیمی از استانی به صورت مهمان بیاید و برود، نمی شود عملیات های بزرگ را اداره کرد.
با معاون عملیاتی قرارگاه حمزه سیدالشهداء، آقای حاج رضا علی آبادیان و سه چهار نفر از کسانی که عضو ثابت عملیات ها بودیم، یک جلسه سرپایی گذاشتیم و گفتیم که تکلیف ما را تعیین کنید.
چون ارتباط ما با هم خیلی صمیمی بود، گفتند که شما باید تکلیف خودتان را با جنگ مشخص کنید. این نمی شود که سه چهار ماه بیایید و یک عملیات انجام بدهید و بعد آن سراغ کارهای خودتان بروید. بعد هم برای عملیات بعدی یک تیم جدید بیاورید. ما تشکیلات ثابت می خواهیم تا به گردان ها شکل سازمانی رسمی بدهیم. فرمانده گردان، گروهان و دسته می خواهیم، معاون عملیات، مسئول مخابرات، پشتیبان لجستیک و اطلاعات و عملیات می خواهیم؛ یعنی یک گردان رسمی، مشابه ساختار سازمانی نیروهای نظامی می خواهیم شکل بدهیم. بالاخره شما هستید یا نیستید؟
ما هم گفتیم: اگر امام فرموده که جنگ بیست سال هم طول بکشد، ما هستیم، ما که دیگه بچه های امامیم، نباشیم چی کار کنیم؟ کمربندها را سفت می بندیم و اگر خدا توفیق دهد تا آخر جنگ می مانیم و تا هر کجا باشد می رویم. از همان جا، نطفه سازمان دهی گردان بسته شد و قرار شد ساختار یک گردان رسمی شکل بگیرد.
بنابراین، از اواخر سال ۱۳۶۳ ساختار سازمانی ما به صورت پیش مقدمه تشکیل گردان شکل گرفت. به طوری که وقتی به عملیات بدر رفتیم، به عنوان گردان مهندسی ۲۲ ذوالفقار زنجان رفتیم؛ یعنی عنوان دار و با تشکیلات کاملا کلاسیک رفتیم.
اردیبهشت سال ۱۳۶۴ که از عملیات بدر به زنجان آمدیم، حکم رسمی فرمانده گردان به نام بنده ابلاغ شد و حاج محمد حسین رحیمی، معاون عملیاتی، آقای چنگیز خسروی و آقای رسول بهرام زاده، فرماندهان گروهان و آقای ناصر رستملو هم رئیس ستاد گردان شدند. اما ما کاری کردیم که در کل کشور، تا آخر جنگ هیچ کدام از جهاد ها با نیروهای خودش این کار را نکرد.
بعد از آن به صورت یک گردان رسمی سازمان دهی شده کار را شروع کردیم. محور سقز را تحویل گرفتیم و یکپارچه و یک کاسه شدیم. هر عملیاتی که صورت می گرفت، تحت یک گردان سازمان دهی می شدیم و تا آخر جنگ هم، این ساختار تقویت شد و شکل خودش را پیدا کرد.
خدا هم توفیق داد. فکر کنم آن موقع دو نفر از دوستان مجرد بودند، حاج حسین تازه ازدواج کرده بود و من هم اون وقت ها، سه تا بچه داشتم. از اینجا به بعد، گفتیم که ماندنی شدیم. آمدیم و تسویه حساب قطعی کردیم و گفتیم که ما برمی گردیم به سقز و دیگر مقطعی نیست. از اینجا به بعد ماندگار شدیم. منتها منطقه سقز طوری بود که بعد از مهر یا آبان ماه تا بهار، فتیله کارها پایین کشیده می شد و فقط برف روبی، خدمات رسانی سوخت و امکانات اولیه به پایگاه ها می ماند.

This is default paragraph. Morbi sagittis sem quis lacinia faucibus, this is a text link orci ipsum gravida tortor, vel interdum mi sapien ut justo. Nulla varius consequat magna, id molestie ipsum volutpat quis. Suspendisse consectetur fringilla luctus. Fusce id mi diam, non ornare orci. Pellentesque ipsum erat, facilisis ut venenatis eu, sodales vel dolor. Suspendisse consectetur fringilla luctus.

Single line blockquote:

Stay hungry. Stay foolish.

Multi line blockquote with a cite reference:

People think focus means saying yes to the thing you’ve got to focus on. But that’s not what it means at all. It means saying no to the hundred other good ideas that there are. You have to pick carefully. I’m actually as proud of the things we haven’t done as the things I have done. Innovation is saying no to 1,000 things. Steve Jobs – Apple Worldwide Developers’ Conference, 1997

Unordered Lists (Nested)

  • List item one
    • List item one
      • List item one
      • List item two
      • List item three
      • List item four
    • List item two
    • List item three
    • List item four
  • List item two
  • List item three
  • List item four

Ordered Lists (Nested)

  1. List item one
    1. List item one
      1. List item one
      2. List item two
      3. List item three
      4. List item four
    2. List item two
    3. List item three
    4. List item four
  2. List item two
  3. List item three
  4. List item four

HTML Tags

These supported tags come from the WordPress.com code FAQ.

Abbreviation Tag

The abbreviation srsly stands for “seriously”.

Code Tag

You will learn later on in these tests that word-wrap: break-word; will be your best friend.

Preformatted Tag

This tag styles large blocks of code.

.post-title {
	margin: 0 0 5px;
	font-weight: bold;
	font-size: 38px;
	line-height: 1.2;
	and here's a line of some really, really, really, really long text, just to see how the PRE tag handles it and to find out how it overflows;
}

Strong Tag

This tag shows bold text.

Subscript Tag

Getting our science styling on with H2O, which should push the “2” down.

Superscript Tag

Still sticking with science and Isaac Newton’s E = MC2, which should lift the 2 up.

مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان به شماره ثبت ۳۶۸ و با عنایت به آگهی دعوت شماره۲۲۲۱۸۶/ک/۰۲ مورخ ۱۴۰۲/۰۴/۲۸روز چهارشنبه مورخ ۱۴۰۲/۰۵/۱۸ با حضور اکثریت اعضاء هیات امنا در محل قانونی کانون تشکیل گردید.
جلسه با تلاوت آیاتی چند از کلام الله مجید و سرود ملی جمهوری اسلامی ایران و عرض خیر مقدم توسط سردار حاج احمد پیری رئیس محترم هیئت مدیره کانون استان به اعضای محترم هیئت امنا آغاز و سپس با انتخاب اعضای هیئت رئیسه جلسه رسمیت یافت و آقایان چنگیز خسروی به عنوان رئیس ، مهدی اشراقی به عنوان منشی و فرهاد شایگان به عنوان ناظر انتخاب شدند .در ادامه طبق دستور جلسه گزارش مبسوطی درخصوص عملکرد سال ۱۴۰۱توسط مدیر عامل کانون استان و گزارش صورت های مالی کانون ، پس از استماع بازرس قانونی ، مورد تصویب قرار گرفت .بر اساس رای و نظر اعضای محترم حاضر در مجمع آقایان احمد پیری ، عباس امندی مسکن و غلامرضا رمضانی به عنوان اعضای اصلی و آقای مهدی اشراقی بعنوان عضو علی البدل دوره ی هشتم هیات مدیره به مدت ۲ سال انتخاب شدند.و همچنین آقایان جلیل باقری بعنوان بازرس اصلی و فرهاد شایگان بعنوان بازرس علی البدل کانون استان برای سال مالی۱۴۰۲ انتخاب شدند.ضمناً در اولین جلسه هیئت مدیره کانون استان آقای نادر مقدم به مدت۲ سال بعنوان مدیرعامل کانون سنگرسازان بی سنگر استان زنجان انتخاب گردید.

در سازماندهی نیروهای جهاد چه کار کردید؟

معمولا ۸۰ تا ۸۵ درصد ساختار نیروی انسانی گردان های مهندسی استان ها از نیروهای مردمی بودند و ۱۵ تا ۲۰ درصد بقیه را از نیروهای سازمانی جهاد استفاده می کردند. چون شورای مرکزی جهاد زنجان کاملا با ما هماهنگ بودند و حجت الاسلام شیخ محمود حسنی، مسئول دفتر نمایندگی ولی فقیه در جهاد، هم پدر جانباز و هم پدر رزمنده بودند، همه دست به دست هم دادند و با تفاهم کامل اعضای شورای مرکزی، کل نیروهای جهاد را در قالب یک گردان پشتیبانی – مهندسی سازمان دهی کردیم.
 چه کسانی در شورای مرکزی جهاد زنجان بودند؟

حاج آقا مهدیخانی و حاج آقا سیوانی بودند. یه مقطعی آقای حاج کرمی بودند، حاج آقا جلیل خانی و حاج آقا محمود حسنی هم بودند. در مقطعی مهندس ایرانی تبار هم آمدند. چهار نفر نیروهای شخصی و یک نفر روحانی به عنوان نماینده امام در جهاد، ساختار مناسبی را برای شورای مرکزی جهاد استان شکل داده بودند. با هماهنگی شورا، برای کل نیروهای جهاد استان و شهرستان های مربوطه، ماموریت چهل و پنج روزه تا یک ساله تعریف کردیم. یعنی اینکه فرمانده گردان چند ماه باید به منطقه برود؟ فرمانده دسته، اپراتورها و حتی روحانیون معزز چند ماه باید بروند؟
این جور تقسیم بندی شد، حکم هم زدند و برای هر کسی در قالب گردان مهندسی چند منظوره، وظایف و مسئولیت مشخص کردند؛ حتی سه نفر جانشین فرمانده گردان، شش هفت نفر فرمانده گروهان و سه نفر جانشین معاون عملیاتی تعیین کردند. این ساختار گردان در کل جهادهای کشور، بی نظیرترین ساختار سازمانی بود. وقتی می گوییم ۸۵ یا ۹۰ درصد نیروهای جهاد استان ما رزمنده بودند و حداقل یک بار، چهل و پنج روزه، سه ماهه یا شش ماهه به جبهه رفته اند، باور نمی کنند؛ یعنی تقریبا نظامی شدیم و امریه ها را رسما ابلاغ کردیم. این کار مزیت مهمی داشت؛ نیروهای ثابت اداری داشتیم که موظف به تمکین بودند. کسری نیروها را هم از نیروهای مردمی جبران می کردیم.

کمبود راننده های دستگاه های سنگین را چطور جبران می‌کردید؟

بعد از عملیات خیبر، نیاز به نیروهای مهندسی و اپراتور دستگاه های سنگین احساس شد. بدون وجود راننده ماهر دستگاه‌های لودر و بولدوزر یا تریلر، کار خاص و ویژه‌ای نمی‌توانستیم انجام دهیم . دیگر نیروهای تیم مهندسی مثل معمار ، قالب‌بند و آرماتور بند، در درجه اهمیت کمتری از اپراتورها قرار داشتند. آن‌ها نوک پیکان کارهای مهندسی بودند و در عملیات، نقش کلیدی به عهده داشتند. برای جبران کمبود اپراتور دستگاه های سنگین نیروهای جدید جذب کردیم و برای آموزش فرستادیم.

 چه برنامه‌ای برای آموزش این نیروهای مردمی داشتیم داشتید؟

آن‌ها را برای آموزش رسمی 45 روزه به لوشان اعزام می‌کردیم که قرارداد متمرکز کشوری در مرکز آموزش آنجا بسته شده بود. آن‌ها می‌رفتند و آموزش می‌دیدند . گواهینامه‌ی ‌ویژه‌ی اپراتوری دستگاه‌های مهندسی را می‌گرفتند و یک تعهد خدمت حداقل شش تا نه ماه هم می‌دادند. وقتی از آموزش برمی‌گشتند، سازماندهی شده و به مناطق جنگی اعزام می‌شدند . در آنجا هم اپراتوری لودر، بولدوزر و جرثقیل و دیگر دستگاه‌های مهندسی مورد نیاز در منطقه را انجام می‌دادند که بازخورد این کار به ‌شدت موفقیت ‌آمیز بود .در مقطعی، مسئولین استان به این نتیجه رسیدند که جایگاهی رسمی تحت عنوان ستاد پشتیبانی جنگ استان ، متشکل از دستگاه‌های درگیر با جنگ را تشکیل دهند. چون جهاد ،ستاد جذب کمک‌های مردمی داشت ، پای ثابت قضیه شد. سپاه ،ارتش ، نیروی انتظامی و هلال احمر هم درگیر کار بودند و در صورت نیاز، دستگاه‌های دیگر هم برای کمک می‌آمدند. از حاج جان‌نثار خواهش کردیم که بعد از چند سال دوری از خانواده ، وجود مشکلات زندگی و از بابت اینکه یک تنفسی هم باشد، به عقبه برگردند و عضو رسمی و نماینده عالی جهاد در ستاد پشتیبانی جنگ استان باشند.

 تشکیلات گردان به طور رسمی چگونه شکل گرفت؟

در عملیات خیبر، حاج جان نثار فرمانده گردان بود و بنده هم فرمانده محور بودم. عملیات که تمام شد، قرار شد طبق روال سال های گذشته برگردیم. در همین زمان بود که قرارگاه خاتم تصمیم گرفت مسئولیت رسمی مهندسی جنگ را به جهاد محول کند. چون مهندسی جهاد در خیبر خودش را نشان داده بود. گفتند که مهندسی جهاد باید پای ثابت تمام عملیات ها باشد، ولی با این روند معمول که تیمی از استانی به صورت مهمان بیاید و برود، نمی شود عملیات های بزرگ را اداره کرد.
با معاون عملیاتی قرارگاه حمزه سیدالشهداء، آقای حاج رضا علی آبادیان و سه چهار نفر از کسانی که عضو ثابت عملیات ها بودیم، یک جلسه سرپایی گذاشتیم و گفتیم که تکلیف ما را تعیین کنید.
چون ارتباط ما با هم خیلی صمیمی بود، گفتند که شما باید تکلیف خودتان را با جنگ مشخص کنید. این نمی شود که سه چهار ماه بیایید و یک عملیات انجام بدهید و بعد آن سراغ کارهای خودتان بروید. بعد هم برای عملیات بعدی یک تیم جدید بیاورید. ما تشکیلات ثابت می خواهیم تا به گردان ها شکل سازمانی رسمی بدهیم. فرمانده گردان، گروهان و دسته می خواهیم، معاون عملیات، مسئول مخابرات، پشتیبان لجستیک و اطلاعات و عملیات می خواهیم؛ یعنی یک گردان رسمی، مشابه ساختار سازمانی نیروهای نظامی می خواهیم شکل بدهیم. بالاخره شما هستید یا نیستید؟
ما هم گفتیم: اگر امام فرموده که جنگ بیست سال هم طول بکشد، ما هستیم، ما که دیگه بچه های امامیم، نباشیم چی کار کنیم؟ کمربندها را سفت می بندیم و اگر خدا توفیق دهد تا آخر جنگ می مانیم و تا هر کجا باشد می رویم. از همان جا، نطفه سازمان دهی گردان بسته شد و قرار شد ساختار یک گردان رسمی شکل بگیرد.
بنابراین، از اواخر سال ۱۳۶۳ ساختار سازمانی ما به صورت پیش مقدمه تشکیل گردان شکل گرفت. به طوری که وقتی به عملیات بدر رفتیم، به عنوان گردان مهندسی ۲۲ ذوالفقار زنجان رفتیم؛ یعنی عنوان دار و با تشکیلات کاملا کلاسیک رفتیم.
اردیبهشت سال ۱۳۶۴ که از عملیات بدر به زنجان آمدیم، حکم رسمی فرمانده گردان به نام بنده ابلاغ شد و حاج محمد حسین رحیمی، معاون عملیاتی، آقای چنگیز خسروی و آقای رسول بهرام زاده، فرماندهان گروهان و آقای ناصر رستملو هم رئیس ستاد گردان شدند. اما ما کاری کردیم که در کل کشور، تا آخر جنگ هیچ کدام از جهاد ها با نیروهای خودش این کار را نکرد.
بعد از آن به صورت یک گردان رسمی سازمان دهی شده کار را شروع کردیم. محور سقز را تحویل گرفتیم و یکپارچه و یک کاسه شدیم. هر عملیاتی که صورت می گرفت، تحت یک گردان سازمان دهی می شدیم و تا آخر جنگ هم، این ساختار تقویت شد و شکل خودش را پیدا کرد.
خدا هم توفیق داد. فکر کنم آن موقع دو نفر از دوستان مجرد بودند، حاج حسین تازه ازدواج کرده بود و من هم اون وقت ها، سه تا بچه داشتم. از اینجا به بعد، گفتیم که ماندنی شدیم. آمدیم و تسویه حساب قطعی کردیم و گفتیم که ما برمی گردیم به سقز و دیگر مقطعی نیست. از اینجا به بعد ماندگار شدیم. منتها منطقه سقز طوری بود که بعد از مهر یا آبان ماه تا بهار، فتیله کارها پایین کشیده می شد و فقط برف روبی، خدمات رسانی سوخت و امکانات اولیه به پایگاه ها می ماند.

فهرست